حس ششم

این مطلب رو در یکی از سایت ها خوندم. دلم نیومد که اینجا هم درجش نکنم:


رضا کریمی: برای اجرای برنامه سفری داشتیم به ترکیه؛ در حین پرواز با شرایط نامساعد جوی مواجه می شویم. مسافرا وحشت می کنند. منم معمولاْ از هر تکون هواپیما واهمه دارم. دست ناصر رو گرفته و می فشرد.

همین بهونه ای بود تا باب صحبت شوخی وار ما در مورد مرگ باز شه...

ناصر می گفت: شماره پرواز ابدی من عدد ۹ است!

می گفت: ۹ یه عدد آسمونیه و اونو عدد کمال می دانست.( همان طور که رفتنش هم بیست و نهمین روز از ماه نهم بود؛ شب شهادت نهمین امام! ...)

می گفت: در دی ماه منو به خاک می سپارند تمام این اتفاق ها زمانی می افتد که باران می بارد!

با این که تو کنسرت های مختلف همیشه درخواست های زیادی از طرف مردم برای اجرای ترانه ی هوای حوا داشتیم ولی حس می کردم ناصر از خوندن این ترانه راضی نیست!

این حس به بچه های گروه نوازنده  هم منتقل شده بود. تا جایی که ازم پرسیدن: چرا ناصر هوای حوا رو کم می خونه؟... منم همون شب این سوال رو از ناصر پرسیدم. ناصر گفت: هوای حوا شرح حال خود من است. شرح حال رو باید موقعی گفت که حال باشه...

روحش شاد و یادش گرامی...